تدارک تولد
روز شنبه 27/7/92رفتیم اصفهان و من در فکر بودم که برای 28/7که تولد بابا اسی بود چه کار کنم ولی خوب یکروزه چه کار می تونستم بکنم ؟دلم می خواست غافلگیرش کنم ولی تجربه برنامه ریزی برای تولد آرشیدا و اجرا نشدنش دلسردم کرده بود چون کلی برنامه ریزی کردم و کلی فکرهای قشنگ که هیچکدام اجرائی نشد و با اینکه دوبار برای آرشیدا به مناسبت تولدش کیک گرفتیم و به اصطلاح تولد گرفتیم ولی دخترکم یه جشن با کلی بچه می خواست و همش میگفت تولد منه و دوستام را می خوام دعوت کنم .در این فکرها بودم که مادر شوهرم تماس گرفتند که می خوام برای تولدفردا شام درست کنم و من هم از خدا خواسته پس از مشورت با مریم جان (خواهر شوهر عزیزم )شروع به تدارک یه جشن تولد دونفره برای آرشیدا و...
نویسنده :
مامان آرشیدا
16:37