رویداد
سلام وصد سلام ،اومدم بگم بابااسی امتحانش خیلی خوب شد .بالاترین امتیازی که می تونست بگیره را گرفت دیگه حالا به قول خودش خیلی مهم شده .بعد از ٤سال سختی کشیدن و شب و روز نداشتن انتظار چنین لحظه لذت بخشی می رفت .حالا فقط یه امتحان بورد داره که شهریوره .امیدوارم در اون هم موفق بشه .
راستی امروز روز اول ماه رمضانه . و من بعد از ٢سال امسال میخوام روزه بگیرم .البته هنوز آرشیدا را از شیر نگرفتم ولی کم کم می گیرم .سحر آرشیدا بیدار شده بود و با تعجب به ما نگاه می کرد .بعدش هم فکر کرد داره خواب می بینه چشماشو محکم بست و خوابید !اولین سحر خیلی خوب بود بعد از اذان زدم کانال مکه خیلی دلم هوای مکه کرده خیلی با شور و حال بود یه دل سیر به کعبه نگاه کردم ولی اینجوری فایده نداره .ایشالا قسمت بشه همگی بریم .
و اما آرشیدا ،این دوروزهمش دنبال باباش بود هر جا می خواستند برند با هم می رفتند خرید ،کارواش ،تعمیرگاه ،مهمونی و خلاصه دختر و پدر حسابی باهم خوش گذروندند .امروز هم قراره برند یه ماشین بزرگ که جایزه آرشیداس بگیرن .هر روز که می ره دسشوئی میگه پس جایزه چی شد می ترسم جایزه رو نخریم مجبور شیم دوباره مامیش کنیم.!
دخمل گلم تازگیها حسابی زبون میریزه .دیروز به من می گفت مامان خوشل ،ناناس و بادستهای کوچولوش لپ منو میکشید و می گفت آلوله .(مخفف کلمه I Love You)