روزهای 3.5سالگی
دیروز صبح ...
الو سلام مامان سیما ،خوبی؟ وقتی می خوای بیای خونه دوتا شمع ٥و٨ بخر .آخه تولد منو باب اسفنجیه .کیک گذاشتیم ولی شمع نداریم برای همین فکر کردم به این نتیجه رسیدم به شما بگم بهتره!!
دیروز عصر ....
باهم رفتیم محل کار بابااسی رفته بودند بیمارستان ؛ماهم کلید را از منشی گرفتیم و وارد اتاق شدیم .به محض ورود با دیدن جعبه دستگاه تست ورزش که بابا تازه خریده بودند گفت :این دستگاه به نظر شما چیه ؟ گفتم نمی دونم .گفت آهان فهمیدم اکو سونه (echo seven ) !!!
دیشب ....
آرشیدا:مامان ، دیروز که با ماشینم رفته بودم دانشگاه .ماشینو جلوی دانشگاه پارک کرده بودم وقتی برگشتم دیدم یه ماشین زده به ماشینم و نصف ماشینم را برده .من هم عصبانی شدم با آقاهه که انگار فامیلش زنگنه بود دعوا کردم .البته خوب بود بیمه داشتم و همه خسارتم را بیمه داد !!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی