سفر به مشهد
بعد از مدتی تاخیر برگشتم به دوستان مجازی و غیر مجازی سری بزنم .هفته گذشته یه هفته عالی بود .فارغ از همه نامردیها وبی اعتمادی وبی کفایتی..همه خصوصیات بد زمینی را رها کردیم و رفتیم پابوس امام رضا .دلتنگی عجیبی داشتیم و خسته از همه چیز .به طور معجزه آسائی بلیط گرفتیم و از همه چیز دل کندیم .واقعا عالی بود .از شنبه تا 4شنبه .با اینکه یه سرماخوردگی هم پیدا کردم که مدتی خونه نشینم کرد ولی خیالی نبود کلی درد دل کردم با امام رضا و کلی روحیه گرفتم و دل کندن خیلی سخت بود و امیدوارم هر کی دلتنگه زیارت امام رضا نصیبش بشه .
واما آرشیدا ...
دخترم سومین باری بود که زیارت امام رضا میرفت ولی بیشتر مشتاق بود با باباش بره توی حرم تا خانوما لهش نکنند از قسمت زنونه بیزار بود و البته به نفع من هم بود .چندین بار بیشتر با من نیامد و خیلی قشنگ چادر به سر نماز می خوند و زیارت می کرد و دعا میکرد .
سفر این بار ما فقط به زیارت گذشت و جاهای تفریحی نرفتیم و فقط یه بار باغ وحش رفتیم که برای آرشیدا خیلی جالب بود و دیدن حیوانهای داخل قفس برای من اصلا خوشایند نبود ودلم برای بیچاره ها سوخته بود ولی دیدن شیر و پلنگ و گرگ و ببر و روباه وخرس و شامپانزه ومیمون و ....برای دخترم جالب بود .
روز آخر سفر بعد از دعای وداع به خونه دوست قدیمی دوران دانشجوئی رفتیم و شب خوبی را در کنار هم گذروندیم و بچه ها با هم بازی کردند و آرشیدا هم حسابی شیطونی کرد .جای همتون خیلی خالی بود .یه عکس خوشگل هم از آرشیدا گرفتیم که عکسها را بعدا میذارم .