مامان بازی
یه بازی جدید که مدتیه باهم میکنیم با عروسک دستکشی گاو آرشیداست که اسمش را گذاشته مهتاب .برای نامگذاری این عروسک هم ماجرائی داشتیم گاوآرشیدا سفید با خالهای سیاهه برای همین ارشیدا اسمش را آسمون گذاشته بودچون مثل آسمونیه که ابر دار ه!ولی بعد تغییر عقیده داد و اسمش را گذاشت مهتاب . بازی خیلی خوبیه که فکر می کنم متناسب با سن الانشه و خیلی از حرفهائی که من می خوام بدونم با تغییر صدا و به اصطلاح گاو از آرشیدا می پرسه و آرشیدا هم خیلی خوب و کامل همون چیزی که من می خوام بدونم را بهم می گه .
یه بازی دیگه عوض شدن جای مامان و آرشیداست که وقتی دلش میخاد این بازی را بکنیم خودش به من میگه دخترم و من باید با صدای بچه گانه جوابش را بدم و خیلی عالیه چون کارهائی که می خوام انجام بده را با حس مادر بودن درست و کامل انجام میده .راستش وقتی بهم میگه دخترم (البته با کشیدگی صدا )میخوام بخورمش چون واقعا وقتی جدی میشه جذابتر وزیباتر میشه !!!البته خیلی از نقاط ضعف خودم را هم میتونم تشخیص بدم .مثلا مثل من دستور میده یا عصبانی میشه که امیدوارم رفتارم را اصلاح کنم .
مامان جون، آرشیدای عزیزم ،خورشیدم، خیلی خیلی دوست دارم !!!