آرشیداآرشیدا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

آرشیدا فرفرک مامان و بابا

خرابکاری شیرین عسلم

1391/3/8 11:50
نویسنده : مامان آرشیدا
470 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز ظهر وقتی رفتم خونه هرکاری کردم نتونستم با ریموت در رابازکنم بنابراین ماشینو گذاشتم توی کوچه و رفتم تو .عصر که خواستم با آرشیدا برم بیرون دیدم همه ماشیناشونو گذاشتن تو کوچه،  خلاصه ما رفتیم خونه مامان بزرگ و شب وقتی برگشتم در بعد از کلی الافی همسایه ها  تازه درست شده بود .شنیدم یکی از همسایه ها میگفت ظهر دیدم هی در بی جهت باز و بسته میشه برای همین برق در را قطع کرده بود یکی دیگه از همسایه ها هم که دیده بود در باز نمی شه اومده بود با کلید اهرم در را بازکنه که کلید تو اهرم در شکسته بود خلاصه بعد از کلی معطلی و اومدن قفل ساز در درست شده بود . شب وقتی آرشیدا خواب بود داشتم اتاقشو مرتب میکردم که دیدم ریموت باباش توی اسباب بازیهای آرشیداست .ودگمش هم گیر کرده وباتریش تموم شده .تازه فهمیدم همه این قضایا زیر سر دخمل گلمه !کلی با بابا اسی خندیدیم ولی صداشو در نیاوردیم !

                                        niniweblog.comniniweblog.comniniweblog.com

وقتی با عسلکم داشتم می رفتم بیرون ،آرشیدا گفت :مامان خوبی ؟بعد از کلی ذوق گفتم بعله خوبم .تو خوبی ؟آرشیدا یه وری به صندلی تکیه داد و با یه لحن جالبی گفت: نه من بدم !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نسرین
11 خرداد 91 20:24
الهی من قربون این وروجک خوشگلم برم.


وروجك ما داره روز به روز شكل خاله جونش ميشه اگه قبول نداري بيا از نزديك ببين !
عمو احسان
12 خرداد 91 16:40
قربونت برم عمو جووووون



خدانكنه عمو جان .زودتر برگرديد كه آرشيدا دلش براي خوابيدن تو بغل عمو جونش مثل نوزاديش تنگ شده