این چیه ؟!
دیروز به مناسبت فراغت بابا از امتحان pre, وخوب شدن عسلکم بعد از دوروز تب و مریضی رفتیم پیاده روی کنار پل خواجو .خداراشکر دخترم خیلی بهتر بود و هوا هم خیلی عالی بود .آرشیدا هم با خوشحالی در حال دویدن و شیطونی بود .وهرچی که می دید می گفت :این چیه ؟چه رنگیه ؟چی میخوره ؟مامانش کجاس ؟چرارفت ؟و...ماهم از بس جواب دادیم خسته شدیم تا اینکه قرار گذاشتیم سوالا را یکی درمیون جواب بدیم .جالب بودکه عسلکم هم متوجه شده بود وخودش هم میگفت حالا بابا بعد سوال می پرسید بعد می گفت حالا مامان و سوال بعدی !!!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی